بیاغراق باید گفت که درست کار نکردن پیسی یکی از عذابآورترین مشکلات است. بارگذاری نشدن ویندوز از آن هم رنجآورتر است، بطوریکه کاسه صبر هر کسی را لبریز میکند یا حتی ممکن است او را به کل از هر کامپیوتر و لپتاپی منزجر و فراری کند. با این وجود، خوشبختانه اغلب مشکلات کامیپوتری را میتوان با یک فرآیند ساده حذف (عیبیابی) رفع و رجوع کرد. در این کارآگاه آموزشی به شما نشان خواهیم داد که چگونه میتوانید انواعی از مشکلات را شناسایی و رفع کرده و در نهایت ویندوز را دوباره احیا و اجرا کنید. حتی به شما نشان خواهیم داد که چگونه PC را که هیچ نشانهای از حیات و پویایی در آن مشاهده نمیشود، زنده و فعال کنید. گامهای بیان شده در این کارگاه از یک رویکرد منطقی تبعیت میکنند، به این معنا که چند گام اول برای افرادی است که در وضعیت اورژانسی و حادی قرار دارند.
چنانچه حداقل چیزی روی نمایشگر کامپیوترتان نمایش داده میشود، میتوانید یک راست به گام 7 بروید. در برخی از گامها پیشنهاد کردهایم که پیسی خود را باز کنید. موکداً اینکار را فقط در صورتی انجام دهید که قادر به انجام آن باشید و اطمینان هم دارید که با اینکار مفاد ضمانتنامه را نقض نمیکنید.
گام اول : کار را با یک پیسی کاملاً مرده شروع میکنیم. پیش از بیرون ریختن دل و روده کیس و زیر و رو کردن محتویات آن، بهتر است ابتدا چند علت ساده و پیشپاافتاده را بررسی کنید. پیش از هر چیز باید بدانید که آیا برق به کامپیوتر وارد میشود یا نه. اگر نه، اول کابل برق را امتحان کنید؛ مثلاً ممکن است فیوز داخل دوشاخه آب شده باشد و یا شاید یکی از اتصالات آن شل شده باشد. همچنین، مطمئن شوید که پریز برق اصلی که به پیسی را به آن زدهاید، کار میکند. زدن وسیله دیگری به این پریز مثل یک لامپ روش خوبی برای امتحان آن است. بد نیست حتی سوئیچ پشت کامپیوتر را چک کنید.این سوئیچ نزدیک فیش برق قرار گرفته است. اگر سوئیچ خاموش باشد، برق اصلاً به کل پیسی شما وارد نخواهد شد.
گام دوم- اگر با اینکار باز هم کامپیوترتان هیچ تغییری نکرد، شاید منبع تأمین برق پیسی (PSU)تان دچار مشکل شده است. PSUها نسبتاً ارزانقیمت هستند و تقریباً به راحتی هم نصب میشوند. اما اگر نمیتوانید هیچ حدسی در مورد دلیل کار نکردن دستگاهتان بزنید، شاید بهتر باشد کل پیسی را بغل کنید و به یک مغازه خدمات کامپیوتری نزدیک ببرید و از آنها بخواهید آنرا برای شما چک کنند. اگر مشکل واقعاً از PSU باشد، با صرف کمی هزینه میتوانید آنرا با مشابهش تعویض کنید. پیش از خرید مطمئن شوید که مدلی که خریداری میکنید، همان پاور ریتینگ قطعه خراب شده را داشته باشد (اغلب پیسیهای دسکتاپی روز با PSUهای 400W یا 500W کار میکنند). برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه نصب به راهنمای تصویری ما در آدرس www.computeractive.co.uk/1909494 مراجعه کنید.
گام سوم - اگر پیسی روشن میشود، اما هیچ چیزی روی مانیتور نمایش داده نمیشود، ممکن است مشکل از خود مانیتور باشد. اول مطمئن شوید که مانیتور روشن است، سپس چک کنید که کابل متصلکننده پیسی و مانیتور درست و محکم به هر دو سر وصل شده باشد. کابل برق به مانیتور را هم بررسی کنید. در صورت لزوم، آنرا حتی با یک کابل برق متفاوت هم امتحان کنید. اگر هم که یک نمایشگر یدکی دارید، آنرا به پیسی وصل کنید. اگر چراغ برق مانیتور روشن شد، مطمئن شوید که روی سیگنال ورودی صحیح تنظیم شده است. برای اینکار میتوانید از دکمههای منوی مانیتور استفاده کنید، اما شاید مجبور باشید برای اینکه بدانید دقیقاً کدام دکمه را باید فشار دهید، اول سری به دفترچه راهنمای آن بزنید. اگر هم که در مورد سیگنال ورودی لازم برای اینکار اطمینان ندارید، مجبور هستید تکتک آنها را به نوبت و سر صبر امتحان کنید.
گام چهارم - اگر متوجه شدید که نمایشگر کار میکند، اما پیامی با مضمون نبود سیگنال ورودی را نمایش میدهد، احتمالاً مشکل از خود کامپیوتر است. در اینصورت باید با گوش دادن به صداهای معمول کامپیوتر، از استارتآپ عادی آن مطمئن شوید. اگر ابتدا یک صدای بیپ میشنوید و سپس هارد دیسک شروع به کار میکند، به این معناست که ویندوز به صورت عادی و معمول بارگذاری میشود و بنابراین احتمالاً مانیتور یا کارت حافظه اشکال دارد.
اما اگر مدت کوتاهی پس از روشن شدن پیسی، در فواصل زمانی کوتاه، چند بار صدای بیپ به گوش برسد، مشکل از مادربورد است. در دفترچه راهنمای مادربورد (که نوعاً به صورت آنلاین موجود و قابل دسترس هستند) توضیح داده شده که هر مجموعه صدای بیپ چه معنی دارد و نشانه چه مشکلی است.
گام پنجم- اگر هیچ صدای بیپی نمیشنوید و یا در مورد صدای خاصی که میشنوید، هیچ حرفی در دفترچه راهنمای مادربورد نوشته نشده، بهتر است دیگر دست به کار باز کردن پیسی شوید. پیش از هر چیز مطمئن شوید که برق قطع است و دوشاخه منبع اصلی برق هم بیرون است.
ابتدا پانل جانبی را جدا کنید (برای اینکار شاید لازم باشد از پیچگوشتی استفاده کنید). همچنین توصیه میکنیم که پیش از اینکه دست خود را به داخل آن فرو کنید، یک دستبند ضد الکتریسیته ساکن (دستبند گراند) بپوشید. حالا تکتک قطعهها را به نوبت وارسی کنید تا مطمئن شوید محکم در محل خود قرار دارند. برای اطمینان بهتر است قطعاتی مثل ماژولهای حافظه را بیرون بیاورید و آنها را مجدداً محکم سر جای خودشان قرار دهید تا مطمئن شوید که همه آنها درست و محکم در جای خودشان قرار دارند. کابلهای برق و اطلاعات داخل کیس، خصوصاً کابلهایی که هارد دیسک(ها) را به مادربورد وصل میکنند، به همین ترتیب چک کنید. اغلب پیسیها چند کابل اضافی معلق دارند، بنابراین تصور نکنید که همه کابلها باید به جایی وصل باشند.
گام ششم- اگر پیسی هنوز هم کار نمیکند، سایر قطعات غیراصلی از قبیل آداپتورهای شبکه بیسیم را بیرون بیاورید؛ اگر یکی از اینها ایرادی داشته باشد، حتی ممکن است از راهانداری پیسی جلوگیری کند. وقتی همه آنها را از جا درآوردید، پانل جانبی را در جای خودش بگذارید و کامپیوتر را روشن کنید. اگر ویندوز به صورت عادی راهاندازی شود، نتیجه بگیرید که مشکل از یکی از این وسایل بوده است. کامپیوتر را خاموش کنید و بعد یکی از وسایل را دوباره در جای خودش قرار دهید و دوباره کامیپوتر را روشن کنید. هر بار یک وسیله جدید را اضافه کرده و این فرآیند را تکرار کنید. در اینصورت اگر پیسی روشن نشود، دیگر به طور قطع میدانید که چه وسیلهای باعث بروز این مشکل شده است.
گام هفتم-تا به اینجا ما مشکلاتی را بررسی کردهایم که مانع از نمایش چیزی روی مانیتور میشوند. اگر نمایشگر کار میکند، ولی ویندوز راهاندازی نمیشود، باید به دنبال پیامهای خطای روی صفحه مثل HDD Controller Error، Parity Error یا Disk boot failure باشید. میتوانید در مورد هر کدی که روی صفحه مشاهده میکنید، با استفاده از کامپیوتر سالم دیگر اطلاعات و یا شاید حتی راهحلهای ساده و راحتی را در اینترنت جستجو کنید. در بدترین حالت باز هم اطلاعات مفید و یا حتی توصیههای تخصصی در اینترنت موجود و قابل استفاده است.
گام هشتم- گام بعدی این است که تمام وسایل خارجی، از جمله لوازم جانبی مثل چایگرها، اسکنرها، مودمها و هارد دیسکهای اکسترنال، را از کامپیوتر خود جدا کنید. حتی بهتر است تمام حافظههای یواسبی را از کامپیوتر جدا کنید و مطمئن شوید که هیچ دیسکی هم در دیسک درایو نیست. اگر سیستمتان فلاپی دیسک درایو دارد، آنرا هم چک کنید که خالی باشد. خلاصه اینکه فقط باید مانیتور، صفحه کلید و سیمهای برق به پیسی وصل باشند. بعد از اینکه همه وسایل را جدا کردید، کامپیوتر را ریاستارت کنید. اگر درست کار نمیکند، با تکرار فرآیند حذفی مشابه همان چیزی که در گام ششم توصیف کردیم، وسیلهای را که عامل بروز مشکل است، پیدا کنید. اگر پیسی هنوز هم ریاستارت نمیشود، بهتر است قطعات داخلی را که آنهم در گام ششم توضیح دادیم، بررسی کنید.
گام نهم- اگر کامپیوتر روشن میشود، اما از اولین مرحله تست حافظه رد نمیشود، ممکن است مشکل از Bios باشد. Bios حاوی اطلاعات اساسی است که پیسی باید پیش از لانچ کردن ویندوز، بارگذاری کند. گهگاه، Bios مشکلدار میشود که در اینصورت باید ریست شود. اینکار نوعاً با بیرون آوردن موقتی سوئیچ جهندهای که در بین سه پین روی مادربورد قرار دارد، انجام میشود. با این وجود، چون فرآیند کار گاهاً متفاوت است، بهتر است به سراغ دفترچه راهنمای ماردبورد بروید. پس از ریست کردن بایوس، PC را مجدداً روشن کنید. اگر مشکل هنوز به قوت خود باقی بود، شاید لازم باشد باطری روی مادربورد را تعویض کنید. این باطری معمولاً به راحتی از جای خود بیرون میجهد و به همین دلیل میتوانید پیش از راهی شدن به طرف فروشگاههای قطعات کامپیوتری، شماره مدل آنرا یادداشت کنید (انواع CR2302 بسیار متعارف هستند).
گام دهم- اگر پیسی از صفحه استارتآپ (بوت) اولیه رد میشود، اما قادر به بارگذاری ویندوز نیست، به احتمال قوی مشکل مربوط به نرمافزار میشود. این اشکال حتی ممکن است ناشی از خود ویندوز و یا یکی از برنامههای کاربردی باشند که تغییراتی ایجاد کردهاند و این تغییرات هم به نوبه خود مانع از بارگذاری ویندوز شدهاند. برای حل این مشکل، پیسی را ریاستارت کنید و آنقدر روی کلید F8 بزنید تا Advanced Options Menu نمایان شود. از لیست نمایش داده شده Safe Mode را انتخاب کنید. Safe Mode نسخه تشخیصی ویندوز است که مانع از بارگذاری نرمافزارهای غیرلازم میشود. پس از لانچ شدن ویندوز، میتوانید با استفاده از System Restore پیسی خود را به وضعیت کاری آن برگردانید. برای این منظور، روی دکمه استارت کلیک کنید، سپس به All Programs و بعد از آن، Accessories بروید. حال System Tools را انتخاب کرده و روی System Restore کلیک کنید.
گام یازدهم- اگر ویندوز در حالت Safe Mode لانچ نمیشود، گام دهم را مجدداً تکرار کنید، اما اینبار گزینه Last Known Good Configuration را انتخاب کنید. همانطور که از نام آنهم پیداست، این ویژگی آخرین باری را که پیسی به خوبی کار کرده، جستجو میکند و تلاش میکند تا با استفاده از همان تنظیمات، آنرا احیا و سرپا کند. این جستجو تنظیمات بسیار مهم Windows Registry را هم شامل میشود. با این وجود، این ویژگی، برخلاف System Restore، هیچیک از برنامههای اخیراً نصب شده را حذف نمیکند. با اینکار حتی هیچیک از درایورهای خراب و یا از دست رفته هم ترمیم نمیشوند. برای این منظور، System Restore را به همان ترتیبی که در گام دهم گفته شده است، اجرا کنید.
گام دوازدهم- اگر هیچیک از گزینههای Safe Mode یا Last Known Good Configuration کارساز نبودند، دیگر مجبور هستید ابزار ترمیم ویندوز را اجرا کنید. در ویندوزهای ویستا و سون، وقتی ویندوز لود نمیشود، این گزینه به صورت خودکار در بالای لیست گزینهها نمایش داده میشود. در غیر اینصورت، یک سیدی نصب ویندوز را در داریو مربوط به آن قرار داده و پیسی را ریاستارت کنید. اکنون دیگر Startup Repair در کنار سایر گزینهها نمایش داده خواهد شد. کاربران اکسپی بهتر است در همان حالیکه سیدی ویندوز جا زده شده است، سیستم خود را ریاستارت کرده و سپس گزینه Repair را از منوی ستآپ انتخاب کنند. در اینصورت ویندوز تلاش میکند تا مشکلاتی را که مانع از لانچ شدنش میشوند، شناسایی و برطرف کند. در مورد دادههای ذخیره شده روی هارد دیسک نگران نباشید-قابلیت Repair هیچ تأثیری بر روی آن نخواهد داشت.
گام سیزدهم- برخی از کامپیوترها و علیالخصوص لپتاپها، قابلیتهای بازیابی دارند که ممکن است موفقتر از ابزارهای درونسازی شده خود ویندوز عمل کنند. این ابزارها نوعاً با اجرا در حالت Repair قابل دسترس میشوند-درست مانند گام قبلی. شق دیگر اینکه، وقتی کامپیوتری برای بار اول روشن میشود، ممکن است دستورالعملی مانند Press F10 for recovery را مشاهده کنید. پس از بارگذاری، گزینه مناسب را از لیست انتخاب کنید (این گزینه نوعاً در پایین لیست قرار دارد و در تنظیمات اصلی تحت نامهایی مثل Restore my PC و یا Return windows to original settings نمایش داده میشود). حال از شما خواسته میشود که یکی از حالتهای بازیابی جزئی (در اینصورت، فایلهای شخصی دست نخورده و بلاتغییر باقی میمانند) و یا بازیابی کامل (که در اینصورت، با حذف تمام دادههای شخصی جاری، PC به تنظیمات کارخانه خود بازمیگردد) را انتخاب کنید. نیازی به گفتن نیست که راهحل اخیر را باید بعنوان آخرین راه چاره انتخاب کند.
گام چهاردهم- اگر هیچکدام از گامهای قبلی PC شما را راهاندازی نکرد، شاید لازم باشد ویندوز را از اول دوباره نصب کنید. بهترین راه برای انجام اینکار این است که یک هارد دیسک نو بخرید و ویندوز را روی آن نصب کنید-این هارد دیسک میتواند یک درایو داخلی یا خارجی باشد. به این ترتیب، میتوانید از طریق نصب جدید ویندوز، به هارد دیسک قدیمی (و تمام فایلهای ذخیره شده روی آن) دسترسی پیدا کنید.